.اظهارات وقیحانه این تهیه کننده و نگاه لیبرالیش به مقوله فرهنگ و هنر و نگاهش به انسان به عنوان یک ماشین صرفا پولساز از وخیم بودن اوضاع هنر آنهم در غیاب امثال آوینی خبر می دهد. اما نباید در ظاهر اینگونه اظهارات ماند و باید به سرچشمه این تفکرات نظر کرد.
اینکه چه چیزی باعث شده تا امروز هنر که به گفته شهید آوینی از حیث محتوا نوعی معرفت است ,اینگونه تهی گردد را باید در نگاه متولیان بالادستی این عرصه جستجو گردد. زمانی که رییس جمهور گزارش صد روزه اول عملکردش را در دوره اول دولت می داد; رسیدن مقوله فرهنگ و هنر به چنین لجن زاری خالی از تصور نبود.
رئيس جمهور وقتی در آن گزارش جهتگیریهای فرهنگی را مشخص میکرد گفت:"خیلی از نویسندهها ممنوعالقلم شده بودند و ما آنها را به صریحالقلم تبدیل کردیم تا بروند هر چه میخواهند بنویسند…خیلی از کتابها، خیلی از فیلمها و مقررات دستوپا گیر را در حال کم کردن و روانسازی آن هستیم. هم در بخش اقتصاد کم و روانسازی میکنیم و هم در بخش فرهنگ کم و روانسازی میکنیم….وقتی یک فیلم ساختند و مردم نرفتند ببینند، بیاعتنا شدند به آن فیلمساز، خودش میداند که باید چکار کند.” .
این نگاه نشأت گرفته از نگاه لیبرال دموکراسی غربی است که هیچ سنخیتی با تفکرات موحدانه ای که اساسا انقلاب بر مبنای آن شکل گرفته است ندارد. اینکه هرکه هرچه میخواد بنویسد و بسازد و بگوید تعریف آزادی در نگاه امثال آوینی نیست که معتقد بود :"آزادی هنر نباید در زیر پا گذاشتن معیارهای اخلاقی جامعه و یا توهین به مقدسات معنی پیدا کند که مع الاسف فضای سیاسی کشور بعد از پایان ظاهری جنگ بسیاری از مخالفان را جرات بخشیده است که غرض ورزی ها و دشمنی های غیر معقول خویش را با نام هنر و آزادی عرضه کنند.آزادی هنرمند در درک تکلیف است و نه در نفی و طرد التزام به همه چیز ” .
آوینی که تربیت یافته مکتب خمینی و اسلام ناب بود هنر را در کشف و شهود و عرفان و توحید جستجو میکرد و هنر غرب را بیان خودپرستی انسان امروز و هنری شیطانی قلمداد میکرد.
در ليبراليسم فرهنگي که برگرفته از ليبرال دموکراسي است تنها لذت و منفعت شخص محور قرار دارد و تعيين کننده نهايی در این فرهنگ حاصل جمعی از این افراد است که به عبارتی نظر اکثريت آنهاست و این اکثریت در سیستمی تربیت شده اند که با شعار آزادی و ترس از طنز دیوارکشی در پیاده روها رأی می دهد .
در این فرهنگ است که پنجاه کیلو آلبالو به خورد مغزهای کوچک زنگ زده میرود و رشد گیشه با پر کردن فیلم از تیکه های جنسی و ترویج اباحه گری رقم میخورد.
در این فرهنگ است که به تعبیر شهید آوینی:"هنرمندان با رغبت فراوان حاضرند در خدمت تبلیغ صابون و پودر لباس شوئی و . . . آفیش فیلم های سینمایی کار کنند اما چون سخن از صدور انقلاب و یا پشتیبانی از رزم آوران میدان مبارزه با استکبار جهانی به میان می آید روی ترش می کنند که: نه آقا قبول سفارش هنر را می خشکاند! این کدام هنر است که برای پروپاگاند تجارتی فوران می کند اما برای عشق به خدا، نه؟ “
آخرین نظرات