. داخل مغازه میشوم و به اطراف چشم میچرخانم ,هر چه بیشتر نگاهم دور میزند و قفسه ها را از نظر میگذرانم ,بیشتر حس غربت میکنم انگار وارد بازار مشترک شده ام جایی خارج از وطن. فروشنده بدون توجه به حضور ما یک بند با تلفن حرف میزند .لختی درنگ میکنم یک بار دیگر مغازه را بالا و پایین میکنم چرخی دوباره و از مغازه بیرون میزنم.راسته خیابان ایرانشهر را که پر است از فروشگاهای لوازم خانگی میگیرم و پایین میروم ,یک به یک مغازه ها را که سردر هر کدامشان یک تابلو است که معرف برندی خارجی است از نظر میگذرانم .با امید وارد هر مغازه و ناامید خارج میشوم و دلم بیشتر میگیرد.از هرکدام سراغ جنس ایرانی را میگیرم ,یا ندارند و یا هزار و یک وصله به آن میچسبانند. طبقه ها بیخ در بیخ پر است از برندهای خارجی و غربت تولید داخل بدجور حال آدم را بد میکند.فروشنده بفرما میزند :"می تونم کمکتون کنم؟” حیران سر میگردانم و از وسیله ای میپرسم که قصد خریدش را دارم.به طبقه اشاره میکند و پیشنهاد می دهد .می پرسم :"ایرانیه؟” فروشنده که خانم است با نههههههه کشیده ای ,به من اطمینان می دهد که ایرانی نیست و من غمگین تر از قبل میگویم :"ولی من ایرانیش رو می خوام” خانم فروشنده که تازه دوزاریش افتاده حالت چهره اش عوض شده ,تنها به یک مورد تولید داخل که غریبانه در میان ده ها برند خارجی رنگ باخته اشاره میکند. اما این کشف مرا خوشحال نمیکند , چرا که غربت و بیکاری کارگران کشورم را می بینم که شغلشان را در رقابتی ناجوانمردانه به کارگران چینی و فرانسوی و آلمانی و….باخته اند.کارگرانی که عرق جبین از خستگی کار جایش را به عرق شرم در برابر زن و فرزند داده است. خوشحال نمیشوم چرا که حرف ولی را می بینم که بر زمین مانده و تیغ تیز واردات را بر گلوی تولید داخل و اقتصاد مقاومتی نظاره گرم. خوشحال نمی شوم چرا که هم وطنم از ایرانی بودن اجناسش اعلام برائت میکند و برای بیگانه بازار یابی میکند. آری !امروز فهمیدم ,جهاد همیشه در میدان رزم نیست ,گاهی برای خریدن کالای ایرانی در بازار ایران نیازمند جهادی. .
موضوع: "انقلاب"
برجام از ابتدا قرار نبود مشکلات اقتصادی ما را حل کند,بلکه قرار بود توان دفاعی ما را منحل کند.این را از لفاظی های دیوانه وار اما در عین سیاست ترامپ نمی گویم بلکه برمیگردد به سخنان خائنانه یا جاهلانه آن سفر کرده مبنی بر جایگزین کردن گفتمان به جای موشک و نه این یک مورد که پدرخوانده زمانی بعدتر از آن توئیت و از ورای یک تریبون رسمی رمز پیشرفت آلمان و ژاپن را در مغالطه ای رندانه نداشتن توان نظامی عنوان کرد نه کار و تلاش و علم ورزی و از باز شدن این راه تنها با انتخاب مجدد دولت روحانی خبر داد.
اما امروز مؤمنین و مؤمنات به کدخدا در تلاشند تا اینگونه به اذهان القاء کنند که آمریکا خوبست لیکن ترامپش بد است.اوباما مؤدب اما ترامپ دیوانه است.اصلا تو گویی ترامپ خودش یک آمریکای جدیدست به غیر از آن آمریکایی که ما با آن مذاکره کردیم و اوست که انگار با سپاه مشکل شخصی دارد.
سپاه که مرغ عروسی و عزای دولت است اکنون باید سیبل حملات شود تا دستان خالی برجام باوران خیلی خودنمایی نکند و مأموریت جدید اینست که با پروپاگاندای رسانه ای مسئولیت شکست برجام متوجه سپاه شود چرا که قرار است مرکز تمام بحرانهای منطقه و نقض شدنهای حقوق بشر همین نهاد باشد که اکنون به مدد سیاست های منفعلانه و سازشکارانه دولت تروریست قلمداد شده است.
نگویید به دولت ربطی ندارد. چیزی که سبب شد دولت #آمریکا به این جمعبندی برسد که میتواند #سپاه_پاسداران را گروه تروریستی قلمداد کند القای حاکمیت دوگانه در داخل کشور توسط شخص رئیس جمهور با بیان دولت با تفنگ و دولت بیتفنگ بود.سیاست بازی نیست هر کلمه حرف سیاستمداران بار دارد.
حالا امروز چشمها به دهان ترامپ دوخته شده تا فرمان آتش بدهد ,آنهم آتشی که هیزمش از قبل آماده شده است.
#جذب_حداکثری .
حاج قاسم را همه دوست دارند فارغ از جناح و سلیقه سیاسیشان.حاج قاسمی که با دیدی به وسعت دید فرمانده اش به دنبال جذب حداکثری است و خطر را در قطع رابطه متدینین با ضعیفترها میبیند و در سخنانی تامل برانگیز اینگونه می گوید:"نباید مردم را نسبت به دین بدبین و جامعه را از متدینین ترساند، چرا که راندن مردم از دین باعث میشود آمار طلاق بالا برود و مفاسد اجتماعی با کمرنگ شدن ارزشها رشد پیدا کند، اینجا وقتی ارزشها فقط رابطه حزب الهی با حزب الهی معنا ندارد و رابطه حزب الهی با کسی که دینش ضعیف تر است موضوعیت پیدا می کند.”
و این تنها یک سخن عادی نیست و انجا که صحبت از رابطه حزب اللهی با غیر حزب اللهی میکند هشدار و گرایی است برای جماعت حزب اللهی ,خطری که اینک انقلاب و جناح انقلابیون را تهدید میکند.دامن برچیدین و جدا از مردم زیستن ,تفکر بسته داشتن و به دنبال جذب حداکثری نبودن .
اینکه امروز این جماعت تنها به فکر بیرون کشیدن رخت خویش باشد و انزوا را بر گزیند و بیشتر تمایل داشته باشد با همفکرانش نشست و برخاست کند .مدرسه اش را جدا کند ,محل تفریحش را حتی جشنواره فیلمهایش را .تلاشی برای بست گفتمان انقلاب نکند و تحمل مخالف را نداشته باشد .حظش را در تعامل با همراهانی ببیند که تاییدش می کنند. .
به جای تبیین گفتمان انقلاب و تلاش برای بسط آن ,هر روز دامنه جذبش را تنگتر کند .تند بنویسد تا دست و هورای بیشتری نصیبش شود واز هم محفلی هایش تایید بیشتری بگیرد و هم وطنی که دچار فهم نادرست از انقلابی گریست را به چشم دشمن ببیند و قدرت همدلانه رفتار کردن را نداشته باشد غافل از اینکه فرصت جذب را میسوزاند . .
گفتمان انقلاب یعنی ترجمه ارزشها به زبان مردم ,یعنی همدلی و همزبانی با اقشار مختلف ,یعنی شرح صدر داشتن و دل به دل دیگری دادن و خدمت به هموطن همانگونه که سپاه به تعبیر حاج قاسم سینه اش برای مردم سپرست و بالا و پائین شهر برایش فرقی نمی کند.
آنوقتی غنای انقلاب و فرهنگ اسلامی قربانی پوچی غرب و سکولاریسم میشود ,که ما مترجمان خوبی برای انتقال آن به هموطنانمان نباشیم.اینجاست که سخن ابوسعید مصداق پیدا میکند که : جمعيت كفر از پريشاني ماست آبادي بتخانه زويراني ماست اسلام به ذات خود ندارد عيبي هرعيب كه هست از مسلمانی ماست . .
#سردار_سلیمانی #سردار_دلها
كتاب حاضر حاصل مجموعهاي از سخنرانيهاي استادطاهرزاده است كه تحت عنوان «كربلا؛ مبارزه با پوچيها» در محرم سالهاي 1419 و 1420 ق (1377 و 1378 ش) ايراد گرديده و از نوار پياده شده است. در عين تنظيم و ويرايش، سعي بر آن بوده كه فضاي سخنراني و حالت حضوري آن محفوظ بماند، تا خواننده صِرفاً نظارهگر حادثه نباشد، بلكه خود را در صحنه و در كنار امامحسين(ع) و ساير ياران حضرت احساس كند.
2- كربلا واقعهاي است كه پس از توجه به متن تاريخي آن، بايد به بررسي ريشهها و نتايج آن پرداخت. زيرا تحليل هر حادثهاي نتيجة حقيقي آنرا به ما ارائه ميدهد. لذا كتاب حاضر صِرفاً به نقل حادثة كربلا نپرداخته، بلكه سعي بر نگرش تحليلي به واقعه دارد.
3- در كتاب سعي شده به بسياري از سؤالاتي كه ممكن است نسبت به حادثة كربلا پيش آيد، جواب داده شود. مثل اينكه؛ آيا امام(ع) ميدانستند شهيد ميشوند يا نه؟ يا اينكه اگر امام(ع) براي احياء دينِ جدّشان پا به عرصة امر به معروف و نهي از منكر گذاشتند، چرا در رويارويي با حرّ فرمودند: اگر مردم كوفه نميخواهند، برميگردم؟ و چراهايي از اين قبيل.
4- در كتاب سعي شده جايگاه شعارهايي از قبيل «فَياسُيوف خُذينِي» و يا «هَلْ مِنْ ناصِرٍ يَنْصُرُنِي» و … در فضاي فرهنگي كربلا تحليل بشود.
5- كتاب؛ نهضت كربلا را بهعنوان آيندهاي در مقابل خواننده قرار ميدهد تا خواننده دائماً جايگاه خود و جامعه و انقلاب اسلامي را ارزيابي نمايد و نسبت به وضع موجودِ جامعه، بهخصوص در رابطه با فرهنگ مدرنيته، تحليل داشته باشد و كربلا را عبرتي براي تعالي هرچه بيشتر انقلاب اسلامي قرار دهد.
. انقلاب الان دیگه تبدیل به درخت تنومندی شده که اطرافش شده گورستان بدخواهانش و آنقدر ریشه هاش در دل زمین محکم و استوار شده و از عمق دل و جانها و با خونهای سرخ فرزندانش داره آبیاری میشه که هیچ گردبادی تکونش نخواهد داد ان شاالله….هر روز برگهای زردی ازش جدا میشه و میریزه زمین تا جا برای شکوفه های شاداب و سرحال بعدی باشه و درخت بازم رشد کنه…و این درخت اینقدر بزرگه که سایه سخاوتش همه جا گسترده شده و هر چند مرز زمینیش محدود در همون جایی هست که ریشه داره اما شاخ و برگهاش مرزای آسمون رو درنوردیدند و اطرافشون رو هم از خنکای سایه این درخت بهره مند کردند….هرچند هنوز در تنه این درخت تنومند کرم های ریز و درشتی هستند که قصد دارند بدنه را از درون تهی و پوک کنند اما عرض خود میبرند و زحمت ما می دارند….سم بصیرت مردم این کرم ها رو بی نصیب نخواهد گذاشت..البته این درخت باغبان پیری داره با دلی به وسعت آسمون که حواسش هست کِی و کجا و چه جوری شاخ و برگها رو هرس کنه ,آبیاری کنه و آفت زدایی کنه و جلوی انحراف رشد را بگیره. . سر خم می سلامت شکند اگر سبویی. . #انقلاب#درخت#رهبر#مردم#بصیرت
آخرین نظرات