گفتن از سفارت فرانسه و شمع نه تنها نخ نما شده که توقع همدردی از هنرمندنمایان غربزده و کسانی که افق فکریشان در حد شکم و شهوت خلاصه شده در سوگ جوانان وطن نه تنها توقعی بس گزاف است که حتی پایین آوردن شأن شهادت است. حق شهادت را تنها کلام مردی می تواند ادا کند که خود هنرمند است به معنای واقعی .آوینی را می گویم هم او که بیش از آنکه خود را ببیند ,نظر به وجه الله دارد.کسی که هنر انقلاب را ماهیتا متمایز از آن مفهومی می داند که در دنیای غرب و غرب زدگان به نام هنرخوانده می شود و هنر غربی راحدیث نفس می داند نه حدیث شیدایی حق و بیان خودپرستی انسان امروز نه خدا پرستی و هنری شیطانی نه الهی. وشهادت حدیث شیدا شدن در برابر حق است و جانمایه انقلاب اسلامی که قوام و حیات این نهضت در خون شهیدان است , هم آنها که در قهقهه مستانه شان “عند ربهم یرزقونند".عاشقان سود و لذت نظام لیبرالی را چه به فهم شهادت که سود و لذت نظام اسلامی است. که اینجا جان می فروشند و “ان الله اشترى من المومنین انفسهم و اموالهم بان لهم الجنه". شهید آوینی می گوید:"هنرمند آنست که از غرض اندیشی آزاد است".آیا منطقی است از آنهایی که در پس هر های و هویشان غرضی نهفته که اصل نظام را نشانه رفته است توقع دفاع از ارزشهای آن را داشت؟ اما آنچه را باید مقایسه کرد ,واکنش مردم است به رخدادها و باید نگران بود برای افکاری که با موج های کاذب بر پاشده توسط معاویه صفتان مدیریت میشوند که تا قیلی به پا نشود ,قالی نخواهند داشت و اینگونه است که ارزش اموی, جایگزین ارزش علوی می شود. دلنوشت: خدا به میت عاشق شهید می گوید که داغ عشق جهادی کمرشکن دارد
موضوع: "اسلام"
اگر در جریان #مائده_هژبری به کار ضعیف رسانه ای قوه قضاییه نقد داریم که نه تنها نتوانست افکار عمومی را مدیریت کند بلکه سبب شد تا شیرینی این کار به کاممان تلخ شود, اما قرار نیست در برابر کسانی که از این آب گل آلود به دنبال صید ماهی بی عفتی و بی غیرتی هستند نیز سکوت کنیم. متاسفانه اسلام تاکنون از جانب افرادی جاهل یا خائن در لباس دین , کم ضربه ندیده است و التقاط فکری این جماعت کم سبب انحراف فکری ملت نشده است. جنابی از همین جنابان فرموده اند: “قرن ها ادبيات اباحي و جنسي آيا چيزي از اقتدار و صلابت فكر ديني كاست؟ قرن ها مردم رقصيدند و برهنه شدند و رفتند و آمدند، اما دين آسيبي نديد! آنچه دين و ايمان را متلاشي و نظام را نابود مي كند لرزش كمر دختري نوجوان نيست، لغزش قلم قاضي كهنسال است!” جناب زائری وقتی قلمتان را برای نوشتن چند خط متن سراسر مغالطه میچرخانید آیا به چرایی سقوط اندلس فکر نکردید؟چگونه معتقدید اباحی گیری لطمه ای به دین نمی زند وقتی یکی از عوامل فروپاشی و غلطیدن اندلس به دامان غرب همین ترویج فساد و فحشاء میان جوانان بود. یعنی شما از ترویج رقاصی و رقاصه پروری از زمان معاویه بی اطلاعید؟این حرف شما یعنی صحه گذاردن بر روی افعال معاویه که با همین اباحه گریها عاشورایی آنچنین را آفرید.آیا از فساد و فحشاء یزید نشنیده اید که تا جایی پیش رفته بود که وقتی سپاه اسلام زمین گیر تب شده بود گفت :"مرا چه باک که تمام لشکر اسلام در غذقدونه از مرض آبله و تب مردند…ام کلثوم در آغوش من است” مگر شما هم لباس با شهید مطهری نیستید که می گوید"تاریخ بشر نشان میدهد که هر گاه قدرت های حاکم میخواهند ،جامعه ای را تحت سلطه خود در آورند و آن را استثمار کنند ،تلاش میکنند تا روح جامعه را فاسد کنند و برای این منظور ؛ تسهیلات شهوت رانی را برای مردم مهیا میکنند…مسحیان برای خارج کردن اسپانیا از چنگ مسلمانان از راه فاسد کردن روحیه و اخلاق جوانان مسلمان وارد عمل شدند.” اینها همه هیچ !آیا از خروجی اندیشکده های آمریکایی هم بی اطلاعید وقتی از زنانی می گوید که با بدن خود در مقابل نظام اسلامی می ایستند.با اینهمه آیا باز هم معتقدید لرزش کمر رقاصه ها نظام را نابود نمی کند؟آیا عجیب نیست هم نظر بودن شما با #علینژاد معلوم الحال؟ چرا باور ندارید فساد اخلاقی و اقتصادی دو لبه یک قیچی اند که دشمن برای بریدن اعتقادات یک ملت بکار می برد، آیا همزمانی این هیاهوی اقتصادی و هجمه فرهنگی برا شما سوال برانگیز نیست؟ که حالا هشتک #برقص_تا_برقصیم را هم به هشتکهای دیگر براندازان اضافه کرده است.
هیچ وقت از جام جهانی خاطره خوبی نداشتم چرا که همیشه بدترین جنایتها در حق مظلومان در سایه همین جام کذایی رقم خورده و در انحراف افکار عمومی نقابی شده برای تجاوز بیشتر در حق زنان و کودکان بیگناه. خوشحالی را تکفیر نمیکنم اما نه آنجایی که باعث غفلت انسان از دنیای پیرامونش شود ,حضرت علی علیه السلام در خطبه ای می فرمایند:من مثل آن حیوان گیج بی هوش نیستم ,توی لانه ام نمی خوابم تا صیاد مرا بگیرد, بلکه از پیش آمدها برای فهم مسائل بعدی استفاده میکنم. در جای دیگری هم مولا میفرمایند :بندگان مقرب خداوند, کسانی هستند که به باطن دنیا نظر می کنند وقتی که مردم به ظاهر آن می نگرند. و #جام_جهانی امسال مهوع تر از همیشه هست,چون مهم ترین پدیده قرن یعنی یمن رو به محاق برده و وسیله ای شده برای هجمه تمام عیار بر علیه #انقلاب و افکار عمومی با حمله به فلسطین و تخریب رابطه دو ملت. در واقع بازی های جام جهانی,جهانی را به بازی گرفته تا اتفاقات واقعی و تلخی را در پس هیجانات کاذب آن رقم بزند.در حالیکه مهد#انقلاب بازیچه دست لیبرالهاست و صدای چکمه سازمان مللی ها خیلی نزدیک به گوش می رسد و پروژه بستن دستان مقاومت به نفس گیرترین لحظه هایش رسیده و بند بندش در حال اجرایی شدن,آیا رمقی برای شادی و پایکوبی می ماند؟ وقتی کشتار مردم مظلوم #یمن و #فلسطین کمی آنطرفتر از ام القرای اسلام و در سایه شوی جام جهانی در حال رقم خوردن است,آیا می توان به ظاهر زیبای این جام که باطنی زهرآلود و متعفن دارد دلخوش کرد؟ وقتی مظلومترین مردم سخت ترین روزهای زندگیشان را سپری می کنند,گرسنه و تشنه ,با دستان خالی و پای برهنه,آنهم در برابرائتلافی سعودی صهیونیستی آمریکایی,آیا می توان تنها به صدر نشینی از سر معجزه تیم ایران دلخوش کرد؟ وقتی مقاوم ترین امتِ محبوب رسول الله که به تعبیر ایشان نازکدلترین مردم و راسخ ترین در ایمان هستند, اینچنین طعمه تمامیت باطل شده و پرپر میشوند آیا می توان به بهانه گل به خودی یک مراکشی بر طبل شادانه کوبید؟ اینکه امسال,ایران اصطلاحا در گروه مرگ قرار گرفته,باید نگران بود یا وقتی در این سوی جهان و در سایه سکوتی مرگبار ملت یمن را مرگ در آغوش گرفته است. ملتی مظلوم,تحریم شده که در نهایت محرومیت در برابر تمام دنیای استکبار از زر سعودی,زور آمریکایی و تزویر صهیونیستی مجاهدانه ایستاده است. ملتی که خودش باید برای خودش بازی کند,خودش گل بزند و خودش ببرد. برای یمن باید خون گریست. یمن را از یاد نبریم. کاملا بیربط:عجبا از سجده … در گوش زمین زمزمه می کنی اما در میان آسمان ها می شنوند
سه سال پیش همین ایام بود که شما را آوردند ,دیدن دست های بسته شما برای همه ما سنگین بود .آنقدر خبر بازگشت و نحوه اسارت و شهادت شما بهت آور بود که همه جا حرف از شما و مظلومیت و مردانگی تان بود , روز تشییع پیکرهایتان همه آمده بودند با هر فکر و اعتقادی ,دیگر فرقی نمیکرد به چه کسی رای داده بودند و طرفدار کدام جناح بودند, آخر شما هم شهید بودید و هم حافظان ناموس و پاسداران امنیت. دستان بسته تان آنهم توسط دشمن و در خاک دشمن برایمان گران آمده بود, تصور قلب های سوخته مادر و پدرانتان موقع دیدن آن دستان بسته اشک هایمان را بی امان میکرد. اما امروز و سه سال بعد از بازگشتتان ,غمی بر جانمان چنگ انداخته که غم شما را سبک کرده ,دیروز اگر دستان شما را دشمن و خارج از خاک وطن بست و اگر به گواه شیطان تروریست بودید امروز اشباه الرجالی در داخل بر دستان حافظان حریم امنیت و پاسداران ناموس و انقلاب غل و زنجیر بسته اند. نامردانی که یکسال پیش اگر همین ها که امروز به تروریست بودنشان مهر زده اند نبودند و جان بر سر امنیت این لا رجال نگذارده بودند ,اکنون از درهای همین مجلس به دوازه های جهنم رسیده بودند. این درد ها را به کجا ببریم که دستان شما را دیروز حرامیان بستند و دستان رهروان راهتان را امروز نمک به حرامان.
من خمینی را ندیده ام ,نه اینکه زمانش را درک نکرده باشم .سنم به زمان حیاتش قد می دهد اما نه آن حد که بتواند مرجعم باشد. من از خمینی بیشتر تصویر و فیلم دیده ام و بیشتر آن فیلمی که دولت تعیین میکرد و توی دهن این دولت می زد. من آنچه از خمینی در پس آن قابها و تصویرها شناختم ,همه صلابت بود و بدون تعارف بودنش ,قاطعیت بود و تعیین تکلیف کردنش راستش من بیشتر خمینی را با شداد و غلاظش شناختم. من خامنه ای را فقط چند سالی است که شناخته ام ,آنهم نه آنجور که باید ,اولش در حد کیفور شدن با دیدن عکسش شروع شد و بعد رسید به اینکه هشتک بزنم زیر پستهایم “رهبرم سید علی “ تا رسید به فالو کردن خامنه ای دات ای ار و رصد هر روزه مطالب این صفحه کم کم پابستش شدم و گوش به زنگ بیاناتش که حالا چه می خواهد بگوید. از قضا مفتون شدن من همراه شده بود با معاهده برجام و سخنرانی های زود به زود حضرت ماه ,هربار که بر پیشانی حسینیه امام خمینی ظاهر میشد و خطبه می خواند میخکوب مینشستم تا دستم بیاید چه خبر است هم در کشور هم در دنیا تحلیلم را بر تحلیلهایش منطبق میکردم ,گویی برای خط به خطش تدبیر کرده و جملات را حساب شده چیده باشد. همیشه قاطعیتش را با شرک و کفر دیده و بر خود بالیده بودم اما راستش هنوز به دلم مانده بود تجربه لحنی را که خمینی با آن توی دهن دولت میزد. و صادقانه تر اینکه از وقتی که رهبرم سید علی هوش و حواسم را برد همیشه این طعنه و زخم زبان را هم شنیدم که خامنه ای مثل خمینی قاطع نیست , خامنه ای اهل مماشات است. اما دیروز خامنه ای غوغا کرد .دیروز خامنه ای ,خمینی دیگر بود با همان قاطعیت با همان صلابتی که خمینی دولت تعیین میکرد و توی دهن دولت میزد و من از دیروز ,حال دیگری دارم .
آخرین نظرات