مراسم عروسیشان قرار بود یکی از همین روزهای گرم و دم کرده تابستان باشد. دلشان می خواست مراسم بگیرند اما پرخرج نه , دخترها را که می شناسید ,رویای پوشیدن لباس عروس رهایشان نمی کند.چون رابطه نزدیکی با هم داشتیم در جریان تمام تصمیماتشان بودم ,داماد بدون هیچ پشتوانه ی زمینی و تنها با اتکال به خداوند آستین بالا زده بود ,مقداری پس انداز داشت که حاصل چند سال کار کردن بعد از خدمتش بود.
اگرچه داماد توانایی برگزاری عروسی متعارف و معمول را داشت اما قرار شد برای مدیریت هزینه ها خلاقانه فکر کنیم ,جوری که نه سیخ بسوزد و نه کباب.طبق معمول صحبت از محل برگزاری عروسی شد, یکی از اقوام برای برگزاری مراسم خانه اش را پیشنهاد داد, از خدا خواسته حرفش را در هوا قاپیدیم.حیات خانه را ریسه کشی کردیم و صندلی ها را چیدیم.تصمیم گرفته بودیم تا حد امکان کارها را خودمان انجام دهیم.
رسیدیم به بحث آرایشگاه و قر و فرهایی که آرایشگرها برای آب و تاب دادن و بالا بردن هزینه ها در نظر میگیرند, اما خوب ما زرنگتر از این حرفها بودیم که دم به تله آرایشگر بدهیم, عروس را به آرایشگاه بردیم اما نه به اسم عروس به عنوان مهمان عروسی ? و اینگونه بود که هزینه آرایش به میزان یک هفتم کم شد.
نوبت رسید به گل زدن ماشین, گفتم ماشین را خودمان تزیین می کنیم.قبول کردند,این شد که باچند متر ساتن و مقداری الیاف و رمان نشستم پشت چرخ خیاطی ,دوتا پاپیون قرمز خوشرنگ آماده و با الیاف پرشد و بعد با دقت و ظرافت روی ماشین نصب شدند و با دنباله های پلیسه شده ای که از کنار شیشه بالا میرفت و بعد از گذشتن روی سقف به پاپیون بعدی که عقب نصب شده بود وصل میشد, نتیجه نسبتا مقبول بود و هزینه تزیین به یک دهم کاهش پیدا کرد. اینها تنها چند مورد از تدبیرهایمان بود, اما بیشتر خارج از حوصله است.خلاصه اینگونه بود که در کنار مدیریت هزینه ها ,فرهنگ زیبای همکاری و خلاقیت و احساس مفید بودن و همدلی لذت این قناعت را دو چندان کرد.
هیچ وقت از قانع بودنتان خجالت نکشید ,قناعت خرج کردن متفکرانه و مؤمنانه است ,چرا که المؤمن قلیل المؤنه و کثیر المعونه, مؤمن کم خرج است و پر تلاش.معتقدم لذتی که زندگی همراه با قناعت دارد هرگز زندگی های مسرفانه ندارند.برای مدیریت هزینه ها فرد باید خلاق ,توانمند و خوش فکر باشد و همین احساس پوچی را از انسان دور میکند.قناعت هنر برازنده زندگی کردن است نه براندازانه زندگی کردن .
آخرین نظرات