کربلا بیش از آنکه میدان نبرد مردان باشد، کارزار مادرهاست؛ مادرهایی که در بطن واقعه حضور دارند و زشتیها و زیباییهای کربلا برخاسته از دامان آنهاست. نقش عبیداللهبنزیاد در رقمخوردن واقعه عاشورا بر کسی پوشیده نیست؛ کسی که مشاور مسیحی یزید، سپردن ولایت کوفه را به او پیشنهاد داد؛ چون از سبعیت او به خوبی آگاه بود. عبیدالله از مادری به نام مرجانه که زنی کافر و بدکاره بود متولد شد و به همین دلیل به ابن مرجانه شهرت یافت. لقبی که حضرت زینب(س) هنگام حضور در دارالاماره، او را با آن خطاب قرار داد. مرجانه پس از جدایی از زیاد که خود مردی قسیالقلب و بدنام بود با مردی زرتشتی به نام شیرویه اسواری ازدواج کرد و عبیدالله تحتسرپرستی فردی غیرمسلمان قرار گرفت و تربیت شد. او چندی بعد به نزد پدرش زیاد برگشت؛ پدری مجهولالنسب که مادرش «سمیه» به زناکاری شهره بود. وقتی معاویه، او را بهعنوان والی مدینه انتخاب کرد مردم شهر از ترس او 3روز به قبر پیامبر پناه بردند. نسب ناپاک، از او شخصیتی ساخت که زنان را به مجلس خود میکشاند و از بریدن سر آنها و مثلهکردنشان لذت میبرد. این روحیه خشن سبب شد تا پس از واقعه عاشورا در بصره کاخ سفیدی بنا کرده و روی دربهای آن تصاویر سرهای بریده را حک کند. شمهای از این قساوت و سبعیت را میتوان در نامهای که او به عمر سعد نوشت یافت: « اگر حسین و یارانش سر به فرمان نهاده و تسلیم شدند، آنان را به سلامت نزد من بفرست و اگر نپذیرفتند به آنها حمله کن و همه را بکش و اعضایشان را پاره پاره کن. اگر حسین کشته شد، بر سینه و پشت او اسب بتاز… من با خود عهد کردم، اگر او را کشتم با او چنین کنم». ارحام ناپاک که حرث مشترک دهها مرد بودند در مقابل «ارحام المطهره» صفآرایی و بزرگترین جنایت تاریخ را رقم زدند. از همین رو است که پیامبر(ص) فرمود: «برای نطفههای خویش بهترین را انتخاب کنید؛ زیرا اخلاق فرزندان ریشه در اخلاق گذشتگان دارد».
کربلا کارزار مادرها
ارسال شده در 12 مرداد 1401 توسط نازگل در امام حسین علیه السلام, مقاومت, اسلام, سبک زندگی اسلامی, بصیرت
آخرین نظرات