دل را رها کرده و به خانه تکانی بند کرده ایم ,خاک و گل دنیا پیش چشممان بیشتر از دل که محرم سر الله است جلوه گری میکند. تار عنکبوتها را از کنج سقف خانه رُفته ایم ,اما در لانه عنکبوت مسکن گزیده ایم چرا که من دون الله اولياء برگزیده ایم ,غافل از اینکه “انَّ اوهن البيوت لبيت العنكبوت “ چرا که اگر دون خدا دوستانی برنگزیده بودیم , ارتفاع افکارمان تا حد شاسی پورشه و اسپورتیج و ظرفیتمان در حد گیگا بایت تقلیل نمی یافت. اگر او دوستمان بود ,سیاستمان دینی بود و نه دینمان سیاسی و دیگر شرف ,شکم نبود و ثروت بهتر از علم. اگر او دوستمان بود ایمان دخترانمان سنگین تر از کابینشان بود و غیرت پسرانمان پر و پیمان تر ازحساب بانکیشان. اگر او دوستمان بود سیب نیم خورده استیو جابز اسباب هبوطمان نمیشد و تک چشم نقش بسته بر دلار یانکی ها ,دریچه نگاهمان به دنیا. اگر او دوستمان بود, مشتاق جهان خدایی بودیم نه جهانی سازی کدخدایی و امیدمان به او بود نه به غرب و بورس لندن و بانک جهانی. خانه دل را بر تار عنکبوت بنا کرده ایم و تارش را از خانه گل می زداییم. چه نا خلف بندگانیم ما.
آخرین نظرات