من خمینی را ندیده ام ,نه اینکه زمانش را درک نکرده باشم .سنم به زمان حیاتش قد می دهد اما نه آن حد که بتواند مرجعم باشد. من از خمینی بیشتر تصویر و فیلم دیده ام و بیشتر آن فیلمی که دولت تعیین میکرد و توی دهن این دولت می زد. من آنچه از خمینی در پس آن قابها و تصویرها شناختم ,همه صلابت بود و بدون تعارف بودنش ,قاطعیت بود و تعیین تکلیف کردنش راستش من بیشتر خمینی را با شداد و غلاظش شناختم. من خامنه ای را فقط چند سالی است که شناخته ام ,آنهم نه آنجور که باید ,اولش در حد کیفور شدن با دیدن عکسش شروع شد و بعد رسید به اینکه هشتک بزنم زیر پستهایم “رهبرم سید علی “ تا رسید به فالو کردن خامنه ای دات ای ار و رصد هر روزه مطالب این صفحه کم کم پابستش شدم و گوش به زنگ بیاناتش که حالا چه می خواهد بگوید. از قضا مفتون شدن من همراه شده بود با معاهده برجام و سخنرانی های زود به زود حضرت ماه ,هربار که بر پیشانی حسینیه امام خمینی ظاهر میشد و خطبه می خواند میخکوب مینشستم تا دستم بیاید چه خبر است هم در کشور هم در دنیا تحلیلم را بر تحلیلهایش منطبق میکردم ,گویی برای خط به خطش تدبیر کرده و جملات را حساب شده چیده باشد. همیشه قاطعیتش را با شرک و کفر دیده و بر خود بالیده بودم اما راستش هنوز به دلم مانده بود تجربه لحنی را که خمینی با آن توی دهن دولت میزد. و صادقانه تر اینکه از وقتی که رهبرم سید علی هوش و حواسم را برد همیشه این طعنه و زخم زبان را هم شنیدم که خامنه ای مثل خمینی قاطع نیست , خامنه ای اهل مماشات است. اما دیروز خامنه ای غوغا کرد .دیروز خامنه ای ,خمینی دیگر بود با همان قاطعیت با همان صلابتی که خمینی دولت تعیین میکرد و توی دهن دولت میزد و من از دیروز ,حال دیگری دارم .
موضوع: "سیاسی"
امسال ایام قدر و شهادت مولایی که انقلاب خمینی به تاسی از نهج البلاغه اش رقم خورد با ایام رحلت و قیام کسی که انقلاب بی نامش در هیچ کجای جهان شناخته شده نیست, گره خورده است.انقلابی که بیعتش ,همان بیعت با انقلاب پیامبر (ص) است و پر واضح که آنچه را از سرگذرانده و میگذراند, جدای از آنچه بر انقلاب رسول الله (ص) رفته , نیست. این انقلاب هم عثمان هایی را دیده که چونان شتران مست به گیاه بهاری رسیده , بیت المال را ارث پدرشان پنداشته اند و دائما بین مستراح و رستوران های وی آی پی سرگردانند.این انقلاب هم مروانهایی دیده که به لطف رابطه منصب دار شده اند. این انقلاب هم مارقین ومتحجران و ملاهای بیشعور خشک مذهبی به خود دیده که مالک را تا چند قدمی خیمه معاویه برگردانده اند. این انقلاب هم یاران سست کمربند و ناکثین به خود دیده است.جمل سورانی دیده که کاسب عنوان و نامشان بوده اند. این انقلاب هم علی داشته که خار در چشم و استخوان در گلو از دست منحرفان سقیفه نشین برای مصلحت اسلام ,خون جگرها خورده است. این انقلاب هم تعبیر خواب پیامبر (ص) را به خود دیده و امویانی که چون بوزینگان از منبر پیر و مرادش بالا و پایین رفته اند. اما این انقلاب را هم چون انقلاب پیامبر(ص) شب قدری است که بی اثر کند فتنه هزار روزه امویان را.همان شب قدری که خدای پیامبر (ص) به حرمت و بزرگیش سوره ای نازل کرد تا اطمینان خاطر دهد به رسولش و مرتفع کند نگرانیش را که این شب از هزار ماه بالاتر است. «لَیلَـه القَدرِ خَیرٌ من أَلفِ شَهرٍ» این شب از هزار ماه، یعنی دوران حکومت بنیامیه، برتر است.یعنی تأثیر این شب بر تاریخ و حیات انقلاب بیش از تأثیر هزار ماه است. این شب همه آنچه را که در هزار ماه امویان صورت دادهاند، نابود میکند.پس, اندوهگین مباش و برای انقلاب و پیچ بزرگ تاریخیش در شب قدری که از هزار ماه برتر است ,ازعمق جان دعا کن.
هر جا نگاه می کنی یا صحبت از پرویز پرستویی است و بیاناتش در مراسم ختم آن دیگری که امروز پیراهن عثمان شده یا صحبت از قهر عده ای دگم اندیش با روحانی و هشتک ما به افطاری نخواهیم رفت.خوب به جهنم که شما به افطاری نخواهید رفت,خسته شدیم از شما جماعت هرهری مذهب و ابن الوقت و ادا بازیها و عملهای متظاهرانه و هشتکهای خودمحورانه تان که یک روز من پشیمانم را ترند میکنید و روز دیگر قهرتان با رییس جمهور مجبوبتان را; همان که تا 1400 قرار بود همراهیش کنید. قرار نیست بیشتر از نارشید بودن شماها بنویسم ,روی صحبتم با مردم ایران است و تمام آنهایی که دل در گرو انقلاب دارند.ما را چه شده ,که همه از افاضات یک هنرپیشه ی کاسب مرگ خبر داریم اما از بیانات ولی زمانمان بی خبریم.بیاناتی که وقتی خط به خطش را میخوانی,نفس در سینه ات حبس میشود و دلت پر تلاطم ,کسی که نگران همین حال و روز امروز ماست و مشغولیتمان به حواشی و موجهای کاذب مجازی و پیله کردن بیش ازحد به صحنه های درگیری که گلادیاتورها برایمان می آفرینند از فیلترینگ فلان بی صاحاب مانده تا خبر مرگ فلان ذلیل مرده. ما را چه شده که از آخرین شاذگویی مهناز افشار و دیگر همرزمانش باخبریم اما این جمله رهبر که “خرمشهرها در پیش است “حتی به گوشمان هم نخورده است.بیانات را می شنویم اما آن قسمت که باب میلمان باشد را بیشتر بولد میکنیم ,رهبری از شروط ادامه برجام با اروپا و تضمینهایش می گوید,از نقض های مکرر حقوق بشر توسط آمریکا و تک تک بر میشمارد ,اما ما فقط گیر می دهیم به مثال تام و جری و لوس میکنیم تمام آنچه را رهبر گفته و ما نشنیده ایم. این بار هم بیانات رهبری سراسر تبشیر و بیشتر انذار بود برای من طلبه و شمای دانشجو ,گفتند از نگرانی هایشان از موانع بر سر راه آرمانها,از درست نفهمیدن مسائل کشور و مسئله انقلاب ,درست نشناختن محیط و اشتباه گرفتن جبهه دوست و دشمن تا بی ارادگی، تنبلی و بی صبری ,از بودن خشم انقلابی و نبودن صبر انقلابی ,از سرگرم نشدن به مسائل و بهانه های اختلاف انگیز و ویران کننده تا درگیر افراطی و تفریطی حاشیه ها نشدن از تهاجم وسیع و پرحجم ضد انقلاب به افکار عمومی که اگر با برجسته کردن و مطالبه گری آرمانی روبرو نشود، قطعاً ویرانگری خواهد کرد. گفتند از راه پر فراز و نشیبی که در پیش رو داریم ,از لزوم شکل گیری “دولت انقلابی” که ارکان نظام اسلامی را باور داشته باشد تا “جامعه اسلامی و انقلابی ای” شکل گیرد که زمینه ساز ایجاد “تمدن انقلابی و اسلامی” گردد . و همه اینها یعنی زمینه سازی برای ظهور یگانه منجی که اینروزها بیشتر از هر وقت برای شیعیانش دعا میکند تا امواج فتنه ها آنها را نبلعد.برای منتظرانش که مجاهدانه و در سکوت رسانه ها در حال بسط انقلابند در یمن و لبنان
سوم خرداد شصت و یک ,تمام شد. مردم آن زمان زود فهمیدند که تاوان بی بصیرتی در انتخاب را با سقوط خرمشهر پس دادند, شهر سقوط کرد اما ایستادند ,گرسنگی کشیدند ,آواره شدند و شهر را پس گرفتند. سه شهید دادند تا جسد ناموسشان بر تیرک بی غیرتی علم نشود. بوی باروت و خون را با مشامشان حس کردند و خشونت عریان را به چشم دیدند ,تعرض به ناموس را نظاره کردند .درد تا مغز استخوانشان تیر کشید واعماق وجودشان از سبعیت دشمن زخم برداشت. چون باور داشتند خدای ابابیلها را گوش به فرمان ولی زمان حصرها را شکستند و خرمشهر آزاد شد. اما امروز یکبار دیگر ماییم و خرمشهرهای سقوط کرده , ممدهایی که رفته اند و بنی صدرهایی که بر مسند قدرت تکیه داده اند و ولی زمانی که از خرمشهرهای پیش رو می گوید. امروز هم تاوان بی بصیرتی در انتخاب ,خبر از سقوط شهر می دهد اما اینبار دیگر خبری از تانکهای روبرو و خشونتهای عریان نیست. امروز دیگر خبری از پیکرهای بی جان و عریانِ ناموس بر تیرک دشمن نیست. امروز بوی باروت آنقدر دورشده که تنها شامه هایی خاص قادر به حس کردنند. امروز ماییم و دختران انقلاب و حیای بر چوب زده و غیرتهای ماسیده امروز ماییم و چهارشنبه های سفید و حجاب بر باد رفته . امروز ماییم و بتنی که تا مغز استخوان ایمانها رسوخ کرده و دینی چونان پوستین وارونه امروز ماییم و گلوله های کاغذی که درد ندارند; اما بی دردی رسمشان است و از بس باب میلند کرخت می کنند رگ غیرت و مقاومت را. امروز ماییم و جنگی که ایمان میخواهد آنهم به خدای ابابیل ها ,به خدایی که شن ها را مامور کرد و به خدایی که خرمشهر را آزاد کرد امروز ماییم ووووو! اما نه ; بگذار تا نگویم بی ایمانی به خدای ابابیلها محمد جهان آرا: از روزی که جنگ آغاز شد تا لحظه ای که خرمشهر سقوط کرد من یکماه بطور مداوم کربلا را می دیدم , هر روز که حمله دشمن بر برادران سخت می شد و فریاد آنها بی سیم را از کار می انداخت و هیچ راه نجاتی نبود به اتاق می رفتم گریه را آغاز میکردم و فریاد می زدم ای رب العالمین ,بر ما مپسند ذلت و خواری را.
برای کسانی که گوششان به دهان رهبری است ,سخنان امروز پمپئو خیلی تعجب آور نبود ; چرا که تحقق هشدارهای دو سال پیش ایشان بود. همان زمانی که اوبامای مؤدب و مهربان در رأس بود و خبری از #ترامپ دیوانه نبود و امریکا هنوز کدخدا بود و مزاحم نشده بود. اگر#پمپئو امروز خط و نشان کشید که :"ایران باید به برنامه موشکهای بالستیک خود پایان دهد و پرتاب یا توسعه موشکهای با قابلیت حمل کلاهک هستهای را متوقف کند.” همانی بود که رهبرمان فروردین 95 فرمود:"اگر میل آمریکا است، جمهوری اسلامی حتّی از ابزارهای دفاعی خود هم صرفِنظر کند…چرا جمهوری اسلامی موشک دارد، چرا موشک دوربُرد دارد، چرا موشکهای جمهوری اسلامی هدف را دقیق میزنند و هدف قرار میدهند، چرا آزمایش کردید، چرا تمرین نظامی میکنید، و چرا و چرا و چرا” اگر امروز آمریکا با تحکم می گوید:"ایران باید به حمایت از گروههای تروریستی خاورمیانه از جمله#حزب_الله_لبنان، حماس و جهاد اسلامی#فلسطین پایان بدهد..ایران باید به حمایت از شورشیان حوثی پایان دهد و نیروهای خود را از سوریه خارج کند. ایران باید به صورت بنیادی مواضع و سیاستهایش را تغییر دهد.” مهر تاییدی است بر تدبیر و دشمن شناسی ولی امرمان آنزمان که هشدار داد:"بنابراین در قضیهی هستهای توافق شد و اسم این را گذاشتیم «#برجام»؛ برجام دیگری در قضایای منطقه،باید اتفاق بیفتد..ایران باید از مسئلهی فلسطین صرفنظر کند، از حمایت از مقاومت در منطقه صرفِنظر کند، از مظلومان منطقه -مثل ملّت فلسطین، مثل مردم غزّه، مثل مردم#یمن، مثل مردم بحرین- پشتیبانی و حمایت سیاسی نکند.” اگر پمپئو زیاده خواهی میکند که :"ایران باید به حمایت سپاه قدس از گروههای تروریستی و شرکای شبه نظامی خود پایان بدهد.” عجیب نیست چراکه دو سال پیش رهبری خبر از آن دادند:"قضیه از این هم بالاتر است؛ تدریجاً موضوع را به این خواهند کشاند که اصلاً چرا نیروی قدس تشکیل شده است،چرا سپاه تشکیل شده” و باز هم اگر وزیر کدخدای دیروز نگران تهدید امنیت#اسراییل است و می گوید:"ایران باید رفتارهای تهدید کننده علیه همسایگان خود را کاهش بدهد، چرا که بسیاری از آنها متحدان آمریکا هستند. این مساله شامل تهدیدات ایران برای نابودی اسرائیل..نیز میشود” به گواه سخن دیروز ابرمرد تیز هوش و مدبر انقلابمان :"معنایش این است که همچنانکه امروز بعضی از دولتهای عربی با کمال وقاحت، دست دوستی به سمت دشمن صهیونیستی دراز میکنند، جمهوری اسلامی هم با دشمن صهیونیستی کنار بیاید و آشتی کند.” وخدا فرمود: وَانْتَظِرُوا إِنَّا مُنْتَظِرُونَ و منتظر باشيد همانا ما منتظریم
آخرین نظرات