چرا مسئولان اجرایی کاری کردهاند که اقتصاد کشور و معیشت مردم، محور سخن حضرتآقا باشد؟!
اینروزها که بحران اقتصادی به اوج خود رسیده و ناکارآمدی سیاستهای اقتصادی دولت اظهرمنالشمس است، خیل کثیر منتقدان بیش از پیش به صف شدهاند تا حدی که حامیان پروپاقرص دولت نیز به جرگهی اصحاب نقد پیوستهاند. اما اشتباه بزرگ قریب به اتفاق منتقدان این است که بزرگترین گناه دولت را صرفا «ناتوانی در چرخاندن چرخ اقتصادی کشور» قلمداد میکنند و شاهد مثالشان، دلار بیست هزار تومان، سکهی بالای ده میلیون و مرغی است به قرار هر کیلو یک دلار. از طرف دیگر چوبخط آمار را نشان میدهند که ضریب جینی با شیب ملایم، پا تند کرده به سمت نیم، حالا کمی کمتر. بعد نتیجهی معیشتی اینهمه چرتکه انداختن و بالا و پایین کردن نمودار آمار، میشود تنها ملاک بیکفایتی دولت و لابد ثقیلترین گناه کابینهنشینان هم محدود به کاهش قدرت خرید و کوچکتر شدن سفرهی مردم.
️ناکارآمد جلوه دادن اسلام
همه از بیتدبیری در حوزهی اقتصاد میگویند و عمدهی نقدشان حول محور مسائل اقتصادی میچرخد. انگار کسی حواسش نیست که تنها تأثیر بیکفایتی دولت در رتق و فتق معاش خلقالله، بروز و ظهور شکاف طبقاتی و افزایش ضریب جینی نیست؛ شاخصهایی که در آمار بانک جهانی مبنای سنجش میزان موفقیت یک دولت در پیشبرد اهداف یک حکومت در جهت رفاه مادی است. این وسط کمتر کسی به این نکتهی مهم توجه دارد که ثمرهی اقتصاد فاجعهبار متکی به «ادراکات عقلایی و تجارب بشری» ناکارآمد جلوه دادن اسلام در ادارهی حکومت است؛ همان که دغدغهی اصلی حضرت روحالله، آن معمار کبیر و دقیق انقلاب نیز بود: «شما در عین اینکه باید تمام توان خودتان را بگذارید که خلاف شرعی صورت نگیرد و خدا آن روز را نیاورد، باید تمام سعی خودتان را بنمایید که خدای نکرده اسلام در پیچ و خمهای اقتصادی، نظامی، اجتماعی و سیاسی متهم به عدم قدرت ادارهی جهان نگردد».
️زیربنا توحید است
گناه نابخشودنی دولت، بسی فراتر از تورم n درصد و ضریب جینی n صدم درصد، تنزل فلسفهی تشکیل حکومت اسلامی به انگیزههای مادی و تقلیل گفتمان انقلاب در حد تأمین بدیهیترین خواستههای دنیوی است؛ به گونهای که ادبیات امام جامعه نیز حول محور «اقتصاد» بچرخد. امامی که خود فرزند خلف روحالله است و بهتر از هرکس دیگر باورهای او را باور دارد که: «زیربنا توحید است، زیربنا عقاید حقهی الهی است؛ نه زیربنا شکم باشد. اینهایی که اقتصاد را زیربنا میدانند، اینها منحط کردند انسان را از حد انسانیت به حد یک حیوانی، مثل سایر حیوانات».
️از بین بردن فقر مادی، امری تبعی است؛ نه اصلی
شهید آوینی که خود شاگرد مکتب ولایت است، مینویسد: «اگر حکومت اسلامی میخواهد برای رشد و تکامل انسانی برنامهریزی کند، اصالتا باید به ابعاد معنوی و روحانی وجود بشر توجه پیدا کند و در مرحلهی اول موانعی را که راه تعالی روحانی بشر به سوی خدا را سد کردهاند، از سر راه بردارد و از جملهی این موانع فقر مادی است». وقتی یک شاگرد این مهم را فهم کرده که از بین بردن فقر مادی امری تبعی است، نه اصلی و هدف از آن دستیابی به عدالت اجتماعی است، نه توسعه؛ مگر میشود معلم این شاگرد نداند که اقتصاد اصل نیست، بلکه فرع است؟! لیکن اینهمه بار جامعه را بر دوش ولی انداختن و توانش را خرج یک امر تبعی کردن است که عاملان را لایق لعنت خدا میکند: «اللهم العن الذین… حملوا الناس علی اکتاف آل محمد». خدا لعنت کند کسانی را که بار مردم را بر دوش آل محمد انداختند.
️خطر شکاف عقیدتی
گناه دولت و تمام دولتهای قبل از این که دم از توسعهی اقتصادی و تعامل جهانی زدند و بر طبل «گفتگوی تمدنها» کوبیدند، نه صرفا در بالا و پایین کردن نرخ ارز و دلار که در عدم فهم انسان در مکتب عقلانی- وحیانی اسلام است. انسانیتی که صدر او عقاید، و پایینترین مرتبهاش آب و خاک و منافع مادی است. ذنب کبیرهی نخبگان سیاسی و اقتصادی، وادادگی در مقابل ساختارهای اقتصادی مدرنی است که به شعارهای عدالتطلبانهی انقلاب، بلکه به امنیت معیشتی مردم شبیخون زده و سبب فاصله گرفتن تودهها از نظام اسلامی میشود. ساختارهای اقتصادی که تولید ثروت را بدون هماهنگی سیاسی با قطبهای سرمایه و تکنولوژی جهان ناممکن میداند و با ترویج رفاه دائمالتزاید، مصرفگرایی را محور همهی تنظیمات اجتماعی قرار داده و آخرتگرایی را به خردهفرهنگی تابع اقتصاد بدل میکند. همین ساختارهای پیچیده مسبب ایجاد شکاف طبقاتی و تقسیم جامعه به دارا و ندار شده و نظامی را که پشتش به حمایت مردم گرم است، در مظان اتهام مردمستیزی قرار میدهد. مردمی که اگر حمایت قلبیشان از حکومت نباشد، اسلام با وجود امام معصوم علیهالسلام نیزخانهنشین میشود. بر فرضی که چندان هم محال نیست، اگر پشت نظام خالی شود و مردم از حکومت اسلامی و کارآمدی آن قطع امید کنند و از اصول و ارزشها فاصله بگیرند، مقابل کفر و استکبار جهانی ایستادن و زمینهسازی برای ظهور موعود (عج) دیگر چه محلی از اعراب خواهد داشت؟!
️ارتداد بعد از ایمان
شعار توسعه و اقتصاد کینزی و نئوکینزی، جامعه را به جایی رسانده که چشمها بیشتر به دنبال بالا و پایین شدن قیمت ارز، دلار، سکه و ذهنها پی ثبتنام در فلان هلدینگ، خرید بهمان اوراق بهادار، افت و خیز شاخص بورس، آزادسازی سهام عدالت، ثبتنام در لیزینگ خودرو و… است. رهاسازی اذهان عمومی از لاتهای عددی و عزیهای رقمی، غرق کردن گوسالهی سامری و جایگزینی دوبارهی نظم آسمانی به جای نظم زمینی، تبر ابراهیمی، ید موسوی و کتاب محمدی میطلبد. چه کسی فکرش را میکرد تا شکستن بت به عقب برگردیم؟! و آیا اثمی بزرگتر از ارتداد بعد از ایمان هم هست؟!
منتشر شده در روزنامه دیواری حق
آخرین نظرات