گاندو و حاشیه های به وجود آمده پیرامونش خود بهترین ملاک برای قضاوت حق و باطل است.
شاید خداوند با گاندو در حال اتمام حجت بر ما مردم است.
گاندو تنها یک سریال نیست که به منزله یک اسکالپل , کالبد انقلاب را شکافته و از آنچه در زیر پوست این انقلاب نجیب و مظلوم در جریان است پرده بر میدارد.
گاندو به زخم های چرکین نیشتر زده و از عفونت های زیرپوستی می گوید.
از جریان نفوذ تا جریان نفاق .
گاندو دستکش مخملی از دستان چدنی بر میگیرد و آن روی سکه مؤدبان مهربان را به تصویر می کشد.
گاندو روایت مظلومیت و اقتدار توأمان است .
گاندو وصف حال مارخوردگان افعی شده ی با ژن خوب است که نون در خون مردم تریت می کنند و آب در آسیاب دشمن می ریزند.
پشت علی نماز می خوانند و بر سر سفره معاویه مهمانند.
گاندو هم خودش حرف بسیار دارد و هم حاشیه هایش رسوا می کند آنانی را که منافعشان در گرو عدم آگاهی توده های مردم بوده و هست. مردمی که حق دانستن و قضاوت کردنشان یعنی این حیاتی ترین حقوق خودشان را به دیگرانی واگذار کرده اند که چشم دیدنشان را ندارند و برای مشتی دلار گرای تحریم به گرگ بی صفت می دهند.
باشد که مردم شعور تاریخی خود را بازیابند و به مرحله ی تحلیل عینی واقعیات پیرامونشان رسند تا فریب خوردن و به بیراهه کشانده شدن تقدیر همیشگیشان نباشد.
موضوع: "افکار عمومی"
زنان همانگونه که در معراجی شدن مردان نقش بسزایی دارند, توان و قدرت بالایی در فرستادن آنها به چاه ویل دارند.همان قدر که در تاریخ اسلام نقش مثبت ایفا کرده اند ,خاطرات فراوانی نیز از تاثیر منفی آنها در جریان سیاسی و اجتماعی در حافظه تاریخ به ثبت رسیده است.
.
در قرآن و تاریخ انبیاء موارد متعددی از این زنان سخن به میان آمده, به عنوان مثال در قرآن به همسر لوط و نوح به عنوان دو زن خائن که به ساحت مقدس رهبر جامعه اسلامی خدشه وارد ساخته و با دشمنان انبیاء همراهی نمودند، اشاره می شود.
در آیه ای دیگر از دو تن از زنان پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله که در فعالیت بر علیه پیامبر مشارکت داشتند یاد می شود.
در سوره تبت خداوند, ام جمیل,همسر ابولهب را “حمالة الحطب” می خواند که هیزم بیار معرکه عناد و دشمنی با پیامبر صلی الله علیه و آله بود.
تاریخ انبیا نشان می دهد زنی در قتل یحیی بن زکریا, پادشاه را با سیاست و تدبیر، بر کشتن آن پیامبر عظیم الشان تحریک می نماید و در نهایت بر سر طشتی از طلا که سر مبارک آن حضرت در آن قرار گرفته می نشیند.
.
جنگ احد، تنها جنگی است که مسلمانان طعم تلخ شکست را در آن می چشند و با شهدای فراوان به مدینه باز می گردند.در این جنگ زنان در لشکر دشمن نقش فعالی داشتند.
زنان در این جنگ به رهبری هند همسر ابوسفیان، به دف زدن و تصنیف خواندن در پشت سر مردان سپاه می پرداختند و بدینوسیله آنان را بر جنگ دلیر می ساختند و کشتگان بدر را به آنان یادآوری می کردند.
حساس تر از آن, اینکه عمره دختر علقمه دوازدهمین و آخرین پرچمدار قریش در جنگ احد است که پس از افتادن پرچم و پراکنده شدن مشرکان قریش آن را بلند کرده سبب انسجام لشکر می گردد, با کشته شدن یازده نفر از پرچمداران قریش، زمان شکست آنان فرا رسیده بود و مردان جنگی و زنان همگی پا به گریز نهاده بودند و اگر دختر علقمه پرچم را به دست نگرفته بود و دوباره لشکر قریش را سروسامان نداده بود، پیروزی مسلمانان قطعی به نظر می رسید.
زنان لشکر قریش که کینه نسبت به پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و حکومت اسلامی، تمام وجودشان را آکنده ساخته بود در صحنه جنگ، پیکر مطهر شهدای اسلام را مثله کرده و گوش و بینی آنانرا بریدند.
هند، از گوش و بینی شهدا,خلخال ها و گردن بندهایی به خود آویخت و آنچه زینت داشت همه را به وحشی غلام جبیر بن مطعم، قاتل حمزه داد. جگر حمزه را در آورد و جوید.اما نتوانست فرو ببرد و بیرونش انداخت.
و همین حرکات در تقویت روحیه مردان جنگی قریش برای نابودی مسلمین تأثیر به سزایی داشت.
تاریخ همان است اگر نیک بنگریم.
.
الْفِتْنَةُ أَكْبَرُ مِنَ الْقَتْل
طلبه همدانی به قتل رسید و قاتلش در درگیری کشته شد; اما نباید تصور کرد این تمام ماجرا بود و با جرمی پرونده ای باز و با قصاص مجرم بسته شد.
این اتفاقات عقبه ای دارند.
این بحران های اجتماعی و خشم و نفرت ها معلول علتهایی هستند که شاید کمتر کسی به آن توجه میکند.
ندیدن دست های فتنه گران خناس در پس پرده این حوادث تلخ سهل اندیشی است. نفرت پراکنی ها و بازی دادن افکار عمومی و نشر اکاذیب توسط خواص خائن و سلبریتی های بیسواد از جمله علل به وجود آورنده معلولهایی این چنین خونینند.
فتنه هایی که به گواه خداوند بزرگتر از قتل اند"الْفِتْنَةُ أَكْبَرُ مِنَ الْقَتْل".
بزرگتر بودن فتنه نسبت به قتل دقیقا به دلیل زمینه ساز بودن آن برای چنین جنایت هایی است. فتنه هایی که دمینو وار قتل ها را رقم می زنند و موجب می شوند مظلوم به جای ظالم قربانی شود و حق با باطل مشتبه.
عقاید متزلزل و خلایق مضطرب گردند.
محیط را نامساعد کند و مردم را به كفر، تشویق و از ایمان باز دارد.
به قدری حقد و کینه نسبت به دین و انقلاب در وجود این افراد تلنبار شده که مصداق “نفّاسات فی العُقَد” شده اند , با تبلیغات سوء، جوسازی ها، سخن چینی ها و شایعه پراکنی ها، در توییت هایشان می دمند تا محکمات را سست کنند و تردید ها را دوچندان
تا کی باید شاهد بازی این افراد با امنیت روانی و اجتماعی و ملی کشور باشیم؟
تا علت هایی اینچنین وجود دارد و ما در پس حذف معلول هاییم , حالمان بهتر نمیشود.
خونها را دیدن اما توئیت هایی که از آنها خون میچکد را ندیدن بزرگترین بی عدالتی است.
حدیث نوشت:
كسي خدمت معصوم علیه السلام آمد گفت: من اسلحه فروش هستم. فرمود: اگر اسلحهفروش هستيد، «لَا تَبِعْهُ فِي فِتْنَةٍ» زماني كه فتنه است، اسلحه نفروش. .
میخوام چند کلمه ای خودمونی حرف بزنم, قصدم نصیحت نیست فقط یک هشداره و یک جور دغدغه و دلنگرانی برای جوونایی مثل خودم و اعتقادات و دلهای پاکشون.
قطعا از خطوات شیطان شنیدید و گامهایی که اونقدر نرم برداشته میشن که خیلی راحت نمی تونی درکشون کنی و تا چشم باز میکنی میبینی اونجایی هستی که نباید باشی.
خدا هم تو قرانش ازش گفته :يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ ۚ وَمَن يَتَّبِعْ خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ فَإِنَّهُ يَأْمُرُ بِالْفَحْشَاءِ وَالْمُنكَرِ”
خطواتی که اگر افتادی دنبالش جایی نمیبره مگر وسط فحشاء و منکر.
میخوام از فضای مجازی بگم و خاصه اینستا که یک محیط کاملا مهندسی شده هست که پشتش میلیاردها دلار خوابیده و دستهای تل آویو که قصدش تسخیر دلهای پاک جوونای شیعه هست که دلشون لبریز عشق حسین ع و مهدی فاطمه عج هست.اینجا جنگ بر سر عقیده هست , عقیده اسلام شیعی و لیبرال غربی.
انقلاب اسلامی که پیروز شد و آمریکا بزرگترین پایگاه منطقه ایش رو از دست داد , زود فهمید قدرتی شکل گرفته که خواه ناخواه به بقیه کشورها هم سرایت میکنه و هژمونی استکبار رو در هم میریزه, برای همین تحریم کرد , ترور کرد, جنگ نظامی ایجاد کرد اما به نتیجه نرسید.
بزرگترین اندیشمندشون فوکویاما گفت شیعه رو نمیشه شکست داد چون دو تا بال داره و یه زره تنشه, بال سرخ شهادت و سبز انتظار , زره هم ولایت فقیه هست.چاره رو فروپاشی از درون دیدند, فتنه های 78 و 88 هم کارگر نیفتاد.
از اونجایی که ضروری ترین شرایط استمرار حاکمیت , تحقق جامعه پذیری سیاسیه و وسایل ارتباط جمعی فصل مشترک همه اونهاست, تمرکز رو گذاشتند روی تغییر ذائقه مردم.
لوسین پای از دانشمندان مطرح علوم سیاسی میگه"رسانه های جمعی, مناسب ترین روش موجود برای جامعه پذیری سیاسی است”
اینجا بود که غرب برای بردن جنگ نرم با سلاحی جدید اومد وسط و خوب هم موفق شد تا هر دو قشر مذهبی و غیر مذهبی رو تحت تاثیر قرار بده و نرم سبک زندگیشون رو عوض کنه. هدفش هم غلبه زندگی لیبرال و رها بر زندگی خدامحور , استحاله عقایدمون و از دست دادن ارزشهامون.چون برای استحاله نظام اول باید مردمش استحاله بشن.
کارمون به جایی رسید که حریم ها یواش یواش کمرنگ شد و قورباغه پز شدیم, فکر کردیم اینجا همه چیزش مجازیه حتی خداش, ساعتها نشستیم پای چت با نامحرم.
محیطی که تا قبل از اون با بستن در خونه از دید بقیه مخفی بود, فاش شد و ریزترین مسائلمون جلوی دید کس و ناکس قرار گرفت.
دیگه حریم زناشویی باقی نموند و مذهبی هامون برای رقابت با شل مذهبا عشقشون رو اوردن جلو چشم نامحرم با این استدلال که ما هم باید ثابت کنیم حزب اللهیا هم عاشقی بلدند.دختر چادریها افتادن به دلبری با چادر و پسر مذهبیا شدن پای ثابت لایک و کامنت ” احسنت خواهرم” و…
نتیجه این شد که آمار طلاق بالا رفت و با کلاه شرعی خواهر و برادر مذهبی ,متاهلین به همسرانشون مرتکب خیانت عاطفی شدند و از اونجاییکه اینجا همه بی نقص جلوه میکنند و نیمه پنهانشون رو نشون نمیدن , هرکی همسرش رو با دوست مجازیش مقایسه کرد و نسبت به اون دلسرد شد.
اعتقاداتمون کم کم سست شد و خدا کمرنگ.چیزی که باید بدونیم اینه که اینجا همه چیز بر محور جذابیت و ارضای بصری میگذره نه حقانیت.دین داری سطحی شد و شبهات ریز و درشت و غلطیدن تو باتلاق شهوات و تصاویر سراسر جنسی شد قاتل ایمان.حرف زیاده اما بیش از این مجالش نیست…
اینا رو گفتم که بشینیم یه حساب دو تا دوتا چارتا بکنیم با خودمون ببینیم اینجا بودنمون چقدر ضربه به دینمون زده , عقب رفتیم یا جلو
اعتقادمون به نظام و ولایت فقیه کمتر شده یا بیشتراهل بیت علیهم السلام کجای زندگیمون هستند؟ محبتمون نسبت بهشون چقدر تغییر کرده؟این سؤالها رو بپرسیم و خوب به جوابش فکر کنیمنکنه خدای نکرده با خطوات جلو بریم و خسران دنیا و آخرت نصیبمون بشه!یا حق
خداوند در سوره اعراف ایه 116 فرموده:"قَالَ أَلْقُوْاْ فَلَمَّا أَلْقَوْاْ سَحَرُواْ أَعْيُنَ النَّاسِ وَاسْتَرْهَبُوهُمْ وَجَاءوا بِسِحْرٍ عَظِيمٍ” موسی گفت: شما اول اسباب خود بیفکنید. چون بساط خود انداختند به جادوگری چشم خلق بربستند و مردم را سخت به هراس افکندند، و سحری بس عظیم و هولانگیز برانگیختند.”
در تفسیر نور ذیل این قسمت از ایه “سَحَرُواْ أَعْيُنَ النَّاسِ"آمده : در راه شناخت ,نباید به حواس ظاهری تکیه کرد, چون گاهی چشم هم افسون شده و تحت تاثیر قرار می گیرد و تصرف جادوی ساحران در چشم مردم است, نه واقعیت ,مثل سراب که آب به نظر می آید. انبیاء با بصیرت مردم کار دارند, و ساحران با بصر مردم.
نکته: امروز و با گسترده شدن شبکه های اجتماعی و فضای مجازی ,راحت تر می توان به مفهوم این ایه پی برد ,صفحه هایی که همچون سحر ساحران انسانها را تحت تاثیر هیجانات کاذب قرار میدهند و این سحر قطعا در خدمت طواغیت زمان و فرعونیان عصر حاضر به کار گرفته می شود تا چند روزی بیشتر زوال دولتشان به تاخیر افتد و ندای موسوی حق از گوش جانها دور گردد.
در ذیل این بخش از ایه وَاسْتَرْهَبُوهُمْ نیز می خوانیم: طاغوت ها و مدعیان باطل ,همواره تلاش می کنند که با ایجاد رعب و وحشت ,مردم را بترسانند. نکته :اکنون نیز همین, شیوه فرعونیان است ,با دمیدن دروغین در شیپور جنگ و ایجاد ترس و وحشت هم رای می آورند و هم خواهان ادامه برجام اروپایی هستند.
در مورد “بِسِحْرٍ عَظِيمٍ” هم آمده: برای کوبیدن هر حقی ,از وسایل مشابه آن استفاده میشود,مذهب علیه مذهب و روحانی نما علیه روحانی .اینجا نیز جادو و سحر بر ضد معجزه حضرت موسی ع بکار گرفته شده است.
نکته : به یاد بیاورید ,درس مذاکره گرفتن از کربلا ,وارونه جلوه دادن صلح امام حسن ع و اهل مذاکره بودن امام رضا علیه السلام را.
و السلام علی من اتبع الهدی
آخرین نظرات