وقتی میبینیم یک نماینده از یمن میآید، در کمترین فاصله از ولی امر مسلمین مینشیند در حالیکه یک خنجر پر شالش دارد و تعجب میکنیم؛ تنها علتش عدم شناخت درست یمنیهاست. این اعتماد به ایمانی است که ارمغان علی بن ابیطالب(ع) است وقتی به نمایندگی از پیامبر(ص) به یمن فرستاده شد و در یک روز قلبهای یمنی را معطوف ولایت رسولالله کرد، ماموریتی که قبل از او خالد بن ولید در طول شش ماه موفق به انجامش نشده بود.
مردمانی که ایمانشان را پیش از غدیر به ولایت علی علیه السلام گره زدند و پذیرفتند که ولایت علی(ع) ادامه ولایت رسولالله است.وقتی آخرین روزهای عمر پیامبر با او در مدینه دیدار کردند و رسولالله فرمود: «مردمی نازک دل و قوی ایمان خواهند بود که منصور(از یاران مهدی عج) با هفتاد هزار نفر از میان آنان برمیخیزد و جانشین من و جانشین وصیم را یاری میدهند، در حالیکه شمشیرهایشان را با لیف خرما حمایل کرده باشند.» پرسیدند: یا رسولالله وصی تو کسیت؟ و او فرمود: او کسی است که خدای تعالی فرمان داده که به او تمسک کنید آنجا که فرمود : واعتصموا بحبل الله جمیعا و لا تفرقوا…….گفتند یا رسولالله، تو را سوگند به کسی که تو را به حق مبعوث کرده، او را به ما نشان بده که سخت مشتاق شدهایم.
فرمود: خدا او را برای مومنان متوسم قرار داده است؛ اگر با دید قلب به او بنگرید، میفهمید که او وصی است؛ چنانکه پیامبرتان را اینگونه شناختید. پس بروید صفهای مردم را در مسجد وارسی کنید؛ هرکس را که قلبتان به او کشیده شد، او وصی است، زیرا خدای تعالی میفرماید: بارخدایا، دلهایی از مردم را به سوی آنها مایل گردان!
آنها به میان صفوف مردم در مسجدالنبی رفتند و دست علی(ع) را گرفتند و خدمت پیامبر آمدند و گفتند: یا رسولالله این کسی است که قلبهایمان به سوی او کشیده شد و گرایش پیدا کرد. نبی اکرم فرمود: بحمدالله شما وصی پیامبر را شناختید، پیش از اینکه او را دیده باشید. یمنیان گریستند و گفتند: یا رسولالله، ما به مردم نگریستیم ولی دلهایمان به آنها آرام نگرفت، وقتی که او را دیدیم قلبمان آرام شد، مثل اینکه پدر خود را دیدهایم.
این بیعت به قدری محکم بود که در سقیفه منحرف نشد و بعد از شهادت پیامبر(ص)، حکومت مدینه را به رسمیت نشناخت و مانع پرداخت زکات به خلیفه وقت، ابوبکر گردید. همین گذر ایمن از سقیفه بود که در عاشورا لبیکگوی هل من ناصر پسر علی(ع) شد و عمده یاران حسین (ع) را از میان قبایل یمنی برانگیخت و اینک با این اعتراف که « ما ولایت شما را امتداد خط پیامبر اسلام(ص) و ولایت امیرالمومنین (ع) میدانیم » پس از هزار و چهارصد سال در بین الطلوعین ظهور، در بیعت با ولی فقیهی که مردان پولتیک غرب و شرق کیش و مات مهره چینی حکیمانه اویند. تبلور یافته است.
کجای دنیا و روابط دیپلماتیک با اینهمه الزامها و حساسیتهای امنیتی آنهم در این دنیای قداره کش میتوان اینچنین اعتمادی را سراغ گرفت؟
آخرین نظرات