گاندو و حاشیه های به وجود آمده پیرامونش خود بهترین ملاک برای قضاوت حق و باطل است.
شاید خداوند با گاندو در حال اتمام حجت بر ما مردم است.
گاندو تنها یک سریال نیست که به منزله یک اسکالپل , کالبد انقلاب را شکافته و از آنچه در زیر پوست این انقلاب نجیب و مظلوم در جریان است پرده بر میدارد.
گاندو به زخم های چرکین نیشتر زده و از عفونت های زیرپوستی می گوید.
از جریان نفوذ تا جریان نفاق .
گاندو دستکش مخملی از دستان چدنی بر میگیرد و آن روی سکه مؤدبان مهربان را به تصویر می کشد.
گاندو روایت مظلومیت و اقتدار توأمان است .
گاندو وصف حال مارخوردگان افعی شده ی با ژن خوب است که نون در خون مردم تریت می کنند و آب در آسیاب دشمن می ریزند.
پشت علی نماز می خوانند و بر سر سفره معاویه مهمانند.
گاندو هم خودش حرف بسیار دارد و هم حاشیه هایش رسوا می کند آنانی را که منافعشان در گرو عدم آگاهی توده های مردم بوده و هست. مردمی که حق دانستن و قضاوت کردنشان یعنی این حیاتی ترین حقوق خودشان را به دیگرانی واگذار کرده اند که چشم دیدنشان را ندارند و برای مشتی دلار گرای تحریم به گرگ بی صفت می دهند.
باشد که مردم شعور تاریخی خود را بازیابند و به مرحله ی تحلیل عینی واقعیات پیرامونشان رسند تا فریب خوردن و به بیراهه کشانده شدن تقدیر همیشگیشان نباشد.
موضوع: "آمریکا"
سؤال کرد , اگر می گویند ظهور اتفاق نمی افتد مگر زمانی که زمین پر از ظلم و جور شود , پس ضرورت خوب بودن و اصلاح کردن امور چیست؟ اصلا چرا باید جلوی ظالم بایستیم؟ بهتر نیست اجازه دهیم تا به ظلمشان ادامه دهند؟
گفتم فراگیر شدن ظلم و جور را بد متوجه شدی. ممکن نیست ظالم مفتضح شود مگر با برپایی عدالت, چرا که اگر ما حق را آشکار نکنیم , باطل در چهره نفاق پوشیده می ماند.
دیدم هنوز با چشمان گرد شده نگاه میکند ; فهمیدم هنوز شیرفهم نشده
ادامه دادم , هنگامی که جماعتی برای اقامه عدل و داد به پا میخیزند , ظلم برای محو کردن آن گروه تلاشش را دوچندان میکند, پس وقتی یاوران حق بر اصول و مبانی خود ثابت قدم بمانند و مجاهده کنند و از مواضع خود عقب نشینی نکنند , باطل نیز برای از میان برداشتن این جماعت تلاشش را چند برابر میکند و با تمام قوا به مقابله برمیخیزد,اینجاست که ظلم به حد اعلای خود میرسد و ماهیت آن برای همه آشکار میشود و منافق نقاب از چهره بر میدارد.
از او پرسیدم به نظرت الان آمریکا بیشتر مفتضح شده یا چهل سال قبل؟
الان منافقان درون نظام بیشتر رسوا شده اند یا اوایل انقلاب؟
الان عربستان منفورتر شده یا چهل سال قبل؟
سکوت کرده بود و خوب گوش میکرد, دیگر حالت چشمانش آن بهت قبل را نداشت , به فکر فرو رفته بود و گویی در حال تحلیل اتفاقات ایران و جهان بود.
سکوتش نشان از رضایت داشت و این دلم را آرام کرد.
خداوند در قرآن می فرماید:يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا الْيَهُودَ وَالنَّصَارَىٰ أَوْلِيَاءَ ای کسانی که ایمان آورده اید ,یهود و نصاری ,یهودیان و مسیحیان را اولیای خود نگیرید. اولیاء جمع ولی است که از ولایت گرفته شده ; ولایت هم یعنی پیوستگی و ولی یعنی پیونده زده شده به عبارتی آیه بر این معنی دلالت می کند که با یهود و نصاری پیوند و گره نخورید.
به این قسمت آیه خوب توجه کنید :"بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ ۚ ” اینها بعضی اولیاء و هم جبهه و پیونده خورده با بعضی دیگرند ,یعنی اگرچه در ظاهر بلوک هایشان از هم جداست ,اما در ضدیت بر علیه شما اهل ایمان همه در یک جبهه هستند. یعنی نگاه نکنید ترامپ زده زیر میز توافق و اروپا ترامپ را سرزنش می کند ,در اصل اینها با هم پیوند و ولایت دارند ,ذات هر دو یکی است .
“وَمَنْ يَتَوَلَّهُمْ مِنْكُمْ ” تولّی از باب تفعل در عربی گرفته شده به معنی پذیرفتن ولایت ,هرکس قدم در وادی ولایت آنها بگذارد و خودش را با آنها پیوند بزند, با آنها ارتباط برقرار کند; فَإِنَّهُ مِنْهُمْ ۗ بدون شک او هم از آنها است إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ ,و خداوند مردمان ستمگر را هدایت نخواهد کرد.
خوب این تا اینجا سرانجام پذیرفتن ولایت و پیوند خوردن با آمریکا و اروپا ,که ختم می شود به ظالم بودن و عدم هدایت توسط خداوند حالا در ادامه آیه مشخصات کسانی می آید که علاقه به این رابطه دارند فَتَرَى الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ يُسَارِعُونَ فِيهِمْ آن کسانی که در دلشان مرض و بیماری است ,به عبارتی بیمار دلان را میبینی که با شتاب بسمت جبهه دشمنان می روند, جالب اینجاست که تنها به رفتن قناعت نمی کنند, بلکه می شتابند با سرعت و حتی به این هم قناعت نمی کنند که فقط نزد آنها بروند بلکه تا اعماق جبهه آنها می روند.
اگر از این افراد بیمار دل سؤال شود که چرا با دشمن دین خدا می سازی, می گویند:"يَقُولُونَ نَخْشَىٰ أَنْ تُصِيبَنَا دَائِرَةٌ ۚ ” می ترسیم ,اگر با آنها دوستی نکنیم آسیبی به ما برسانند (یا آسیبی به ما برسد و به کمک آنها نیاز داشته باشیم)
فَعَسَى اللَّهُ أَنْ يَأْتِيَ بِالْفَتْحِ أَوْ أَمْرٍ مِنْ عِنْدِهِ فَيُصْبِحُوا عَلَىٰ مَا أَسَرُّوا فِي أَنْفُسِهِمْ نَادِمِينَ خدا در جواب این منافقان می فرماید:امید است که خداوند پیروزی را نصیب جبهه مؤمن کند یا حادثه ای از نزد خود نصیب آنها کند, وقتی این اتفاق افتاد این بدبختها پشیمان می شوند (و می گویند عجب غلطی کردیم با اینها ساختیم که اینجور بی آبرو شدیم)
تقبل الله آقای رییس جمهور , روضه آنزمان که از دل بر آید ,لاجرم بر دل می نشیند .اما چه کنیم که نه این اشک را می توانیم باور کنیم و نه قصد قربت از این روضه خوانی را ,می گویید چرا ؟ خدمتتان عرض می کنم.
دو روز است که خط مشترک روضه هایتان در هیئت دولت ختم به آب می شود ,ناله زدید که کربلا اولش با آب شروع شد و آخرش هم با آب تمام شد.گفتید :"علی اکبر علیه السلام هم از دشمن نترسید ولی از بی آبی و عطش چرا. گفتید :امام در ابتدای رسیدن به کربلا گفت مشک ها را پر کنید که تشنگی در راه است.”
جناب رییس جمهور با توجه به سابقه ای که از شما سراغ داریم اجازه بدهید این روضه ها را جور دیگری معنا کنیم. زمانی که قرار بود برجام هسته ای امضا شود هم از آب گفتید و تحریم های ظالمانه ای که باید رفع شود تا مشکل آب خوردن حل شود.
اکنون نیز که صحبت از برجام موشکی است و نیکی هیلی آمریکایی می گوید:به ایران فشار می آوریم تا فکری برای موشکهای بالستیکش کند و اروپا از محدودیت توان موشکی سخن به میان آورده و تحریم ها قرار است چند برابر شود و روزنامه و رسانه همه صحبت از بحران آب می کنند ,شما هم ازمیان آنهمه مقتل و روضه , غم بی آبی حسین علیه السلام به جانتان افتاده است و مفسر پیام کربلا شده و می گویید:” پیام قیام #اباعبدالله (ع) باید متناسب با هر مقطع تاریخی برای مردم تبیین و تفسیر شود و از این منبع بزرگ الهامبخش در چارچوب..عبور از سختیها بهره برد.” و الان به زعم شما بحران آب , در پیش است و ابا عبدالله و علی اکبرش هم دغدغه شان آب بود.
و همه اینها در کنار هم یعنی تزریق ترس از بی آبی به افکار عمومی تا به بهانه رفع این بحران برجام دیگری تحمیل شود. و جالبتر اینکه حتی نتانیاهو هم چندی پیش سخن از بی آبی مردم ایران گفت و مدعی شد که اسراییل در کنار مردم ایران است و یک وبسایت ویژه به زبان فارسی ایجاد کرده است که مختص پروژههای مربوط به مدیریت منابع آب و دیگر مسائل همچون آبیاری است تا ایرانیان بتوانند از آن برای غلبه بر بحران کنونی آب در این کشور بهره ببرند.”
چه کنیم یا ذهن ما بیمار است یا قلب شما!!!
با شروع ماه محرم شبهات ریز و درشتی در فضای مجازی منتشر میشود که هدفش کمرنگ کردن راه امام حسین علیه السلام و به حاشیه راندن هدف این قیام عظیم در برابر ظلم و استکبار است. قطعا پشت پرده بسیاری از این شبهات اتاق فکرهایی پنهان است که تداوم خون سید الشهدا نوید برچیده شدن بساط ظلم و ستمگریشان را می دهد. اما در این میان افرادی هم هستند که از روی جهالت و یا مطالعه کم و یا حتی ناشی از کم کاری و یا اسف بارتر بد عملی امثال ما که داعیه ی مسلمانی داریم و مفتخریم که سینه زن و مداح و مبلغ راه حسینیم, شاید بی غرض حرفی می زنند که ناخواسته آب به آسیاب همانهایی می ریزند که برچیده شدن دستگاه عظیم و انسان ساز حسین علیه السلام را می طلبند.
اخیرا خانم نازنین بیانی در اظهار نظری التقاط گونه گفته است :«بیایید محرم امسال، به جای پرداختن میلیاردها تومان به مداحان برای گریاندن شما، آن را خرج خنداندن یتیمی کنید»
اولا , مداحی که دم زدن از ابا عبدالله را با ثمن بخس درهم و دینار دنیا معامله می کند , کم از عمر سعدی ندارد که هوس گندم ری او را در ردیف اشق الاشقیاء قرار داد و اما مگر در بین جماعت مادحین چه تعداد از این افراد داریم؟ دوما, مگر فلسفه گریستن یتیمان چیست ؟ جز ظلم و ستمی که حق آنها را در جیب نجومی بگیرانی می ریزد تا سهمشان شکم گرسنه و اشک چشم باشد و مگر نه این است که بخشی از این یتیمان فرزندان شهدایی هستند که در راه مبارزه با ظلم یزیدیان عند ربهم یرزقون شدند و حسین (ع) قیام کرد تا ریشه این ظلم یزیدی را بخشکاند و تا حدود زیادی خشکاند, چرا که انقلاب اسلامي با فرهنگ كربلا پيروز شد و ماه محرم بود كه كـار را يـك سـره كـرد .«سوليوان» سفير آمريكا در ايران (سـال )٥٧ ميگويد:"در ملاقاتي كه قبل از محرم آن سال با شاهداشتم، او گفت : اگر از محرم امسال سالم بگذريم پيـروز مـي شـويم ” چـون شـاه خـودش را ازكربلا ضربه پذير ميديد.
سوما , اگر کسی فلسفه اشک بر امام حسین ع را درک کند حاضر هست میلیونها صله بدهد برای گریاندنش.جفری کاتر در کتاب زبان اشکها می نویسد:"هر قطره اشکی که فرو میغلتد, پیغام درونی را به همراه دارد که به واسطه آن ماهیت افراد آشکار میشود .گریستن عامل برقراری ارتباط میان انسانها و گویش بیصداست” وقتی اشک برقرار کننده رابطه بین انسانهاست, صد البته اگر این اشک برای داغ مصیبت و غم و محبت آل الله ع روان گردد , پیوندی که قرار است ما را به حوض کوثر برساند صد برابر محکمتر خواهد شد,و شاهد بر این مدعی سخن امام رضا جانمان (ع) است در روز اول محرم به یکی از یارانش: «اگر خوش داری تا با ما در درجات عالی بهشت باشی، برای حزن ما محزون باش و برای شادی ما شاد، و برتو باد دوستی و پیروی از ما، چرا که هر گاه شخصی سنگریزهای را هم دوست بدارد، خداوند او را با آن محشور گرداند.»
چهارما , عده ای به غلط گریه بر اباعبدالله را موجب افسردگی می دانند در حالیکه جفری کاتلر در جای دیگری از کتابش به پژوهشهایی اشاره می کند که بر روی مواد تشکیلدهنده اشکهای گوناگون صورت گرفته است. او مینویسد: شیمیِ اشک افسردگی، با شیمیِ اشک شوق متفاوت است در اولی موادی سمی یافت شده است و در دومی اجزائی آرامشبخش.
وقتی اشک از سر شوق چنین خواصی دارد , گریههای ما برای امام حسین (ع) که نشانی از محبت پاک ما به ارزشهای والای انسانی دارد و هم عامل حرکتآفرینی برای نزدیک شدن به کانون محبت و معرفت الهی است ,آیا اثری جز امید و نشاط و تقویت روح خواهد داشت؟


آخرین نظرات