عده ای به اشتباه فکر می کنند که حساسیت جامعه نسبت به دین داری و عفت و حیا کمرنگ شده است , چرا که هیاهوی غالب را می بینند اما از باطن غافلند, برای همین شایسته دیدم بخشی از پاسخ #شهید_آوینی خطاب به #سید_محمد_خاتمی که در سال هفتاد و در واکنش به سخنرانی التقاطی وی داده شد را بیاورم, تا خدای ناخواسته در محاسباتمان دچار اشتباه نشویم:
دوستان ما در يك امر ديگر نيز دچار اشتباه شدهاند و آن اين است كه عرف خاص و عام را با يكديگر خلط كردهاند و اين جماعت معدود و محدود اهل هياهو را بدل از «مردم» گرفتهاند. اين همان اشتباهي است كه به نحوي ديگر دوستان ما در تلويزيون نيز به آن گرفتار آمدهاند.
«عرف خاصّ» جامعه ما همان است كه حيات خويش را در ارتباط با غرب يافته و اصلاً تصور ديگري از زندگي، تاريخ، جامعه و يا انسان ندارد. روشنفكران به اين عرف خاص تعلق دارند و البته بايد اذعان داشت كه نشريات كشور ما و رسانههاي ديگر بيشتر در اختيار اينان است، چرا كه تجربه تاريخي تشكل و تحزب، ژورناليسم و غيره را از سر گذراندهاند و اكنون از ذخاير اين تجربيات بهره ميبرند.
اما تجربيات اين يك دهه بعد از پيروزي انقلاب نشان داده است كه اين عرف خاص جز كفي بر رودخانه بيش نيست و تحولات تاريخي جامعه ما از جاي ديگري رهبري ميشود كه مدخليت روشنفكران در جريان آن، جز در برهه كوتاهي از مشروطيت، واقعيت نيافته است. عرف روشنفكري «عرف عامّ» جامعه ما نيست. عرف عامّ جامعه ما منشأ گرفته از شريعت اسلام است و از غرب جز تأثراتي ظاهري نميپذيرد و بنابراين، حتي بعد از پنجاه سال حكومت پهلوي، مردم باز هم قدرت يافتند كه انقلاب اسلامي را به ثمر برسانند.
هنوز هم چيزي تغيير نكرده است. امكان حضور مردم در تحولات اين دهه دوم بعد از پيروزي انقلاب كمتر شده و اگر چه اين معضلي بسيار بزرگ است، اما حضور بالقوه مردم هنوز هم در هر موقعيت ديگري كه فطرت الناس در رابطه با ولايت تشخيص دهد ميتواند به فعليت برسد.
عرف عام همچون رودخانهاي در عمق جريان دارد، اما عرف خاص كفي است كه ميجوشد و سطح و ظاهر را پوشانده است و اجازه نميدهد كه باطن آن يعني رودخانه را ببينيم. هياهوها نبايد ما را به اشتباه بيندازد كه هر چه هست و هر كه هست هم اينانند كه در هفته نامهها و ماهنامهها و فصلنامهها قلم ميزنند.
برگرفته از کتاب حلزونهای خانه به دوش
آخرین نظرات